مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب فرهنگی،دینی،خبری
|
زبانحال حضرت امام باقر (ع) سوغات ما از کربلا درد و محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از دو دست خونی عباس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جد غریبم را بریدند من دیده ام در وقت تشییع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه من باخبر هستم زباغی بی شکوفه خورشید را برنیزه دیدم بین کوفه گرچه که من مسموم آن زهر هشامم من کشته ویرانه ای در شهر شامم دیدم که پرپر میزند همسنگر من در خاطرم شد زنده یاد مادر من
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |